۰۹ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۹ تير ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۳۱۴۳
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۲ - ۰۹-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۳۱۴۳
انتشار: ۱۶:۴۲ - ۰۹-۰۴-۱۴۰۴
 مقاله‌ای از رییس پیشین سازمان اطلاعات عربستان   

  اگر عدالت برقرار بود بمب‌افکن‌های آمریکا باید سراغ دیمونای اسراییل می‌رفتند- شاهزاده ترکی الیفصل

 
اگر عدالت برقرار بود بمب‌افکن‌های آمریکا باید سراغ دیمونای اسراییل می‌رفتند- شاهزاده ترکی الیفصل
  فرزند ملک فیصل، پادشاه فقید عربستان سعودی که مدت ها سفیر این کشور در آمریکا و انگلیس بوده در مقاله‌ای به تندی از سیاست های ترامپ انتقاد کرده است.  
 
  تاریخ انتشار: ۲۷ ژوئن ۲۰۲۵
  منبع: نشنال‌نیوز
  نویسنده: ترکی الفیصل 
   ----------------------------------------------------------------------------------------------
    عصر ایران؛ لیلا احمدی- شاهزاده ترکی الفیصل، از شخصیت‌های سرشناس و تأثیرگذار در سیاست خارجیِ عربستان سعودی است. و فرزند ملک فیصل، پادشاه محبوب و اصلاح‌طلب عربستان است که نقش مهمی در تثبیت جایگاه این کشور در دهه‌های میانی قرن بیستم داشت.
 
 ترکی الفیصل، رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان و سفیر پیشین این کشور در واشینگتن و لندن بوده است و همواره در جایگاه تحلیل‌گر و صاحب‌نظر مسائل بین‌المللی، حضور فعالی در رسانه‌ها و محافل دیپلماتیک داشته است.  مقاله اخیر او که در پی حمله هوایی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران منتشر شد، آشکارا از سیاست‌های دوگانه غرب و به‌ویژه ایالات متحده انتقاد می‌کند. شاهزاده می‌کوشد با لحنی صریح اما آراسته به ادب دیپلماتیک، ترامپ را از همراهی با رفتارهای تهاجمی و فریب‌کارانه اسرائیل برحذر دارد.
ترکی الیفصل
 
 او مقاله را با لحنی نمادین و گزنده آغاز می‌کند: «اگر عدالت برقرار بود، بمب‌افکن‌های آمریکایی باید بر دیمونا نیز آتش می‌ریختند»؛ عبارتی که صرفاً کنایه سیاسی نیست، بلکه از نقدی تاریخی به سیاست یک‌جانبه‌گرایانه غرب در قبال رژیم اسرائیل حکایت دارد.  الفیصل به عدم عضویت اسرائیل در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)، عدم بازرسی از تأسیسات اتمی‌ این کشور و مواضع تهاجمی نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو اشاره می‌کند و این موارد را شاهدی بر نقض موازنه و منطق در سیاست بین‌الملل می‌داند.
 
لحن مقاله افشاگرانه است، اما به نظر می‌رسد کاستی‌ها و ناگفته‌هایی دارد. او بدون ارائه تحلیلی ریشه‌ای از تنش ایران و اسرائیل و تقبیح لفاظی‌های طرفین، حمله اسرائیل را ناموجه دانسته است. از سوی دیگر، با تحسین «مردم غرب» که برخلاف رهبران شان از فلسطین حمایت می‌کنند، تصویری آگاه، اخلاقی و مقاومت‌گرایانه از ملت‌های غربی ترسیم کرده است؛ تحلیلی که تا حدی ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد و دوگانه‌ی سیاه و سفیدِ اخلاق‌گرایی/سیاست‌زدگی را بی‌پشتوانه‌ی دقیق تاریخی بازتولید می‌کند.
 
بخش مهمی از مقاله به یادآوری موضع پدرش، ملک فیصل، اختصاص دارد که در اعتراض به خیانت آمریکا به وعده‌های روزولت، از سفر به ایالات متحده پرهیز کرده است. این مقایسه‌ی نمادین، تلاشی است برای بازسازی اعتبار اخلاقی خاندان سعودی، در حالی که عربستان در معرض انتقادات فزاینده به‌دلیل جنگ یمن، سرکوب آزادی‌های داخلی و عادی‌سازی روابط با اسرائیل قرار دارد. مقاله صرفاً موضع دیپلماتیک ندارد، بلکه در تلاش برای احیای شمایل «استقلال‌طلب» و «عادل» سعودی‌ها در مواجهه با قدرت‌نمایی آمریکا و اسرائيل است.
 
نکته مهم دیگر مقاله، دعوت به بازگشت به دیپلماسی و هشدار نسبت به تکرار تجربه‌های شکست‌خورده در عراق و افغانستان است. الفیصل با لحنی هشداردهنده می‌گوید که «قانون پیامدهای ناخواسته» همان‌گونه که در آن کشورها عمل کرد، در ایران نیز خود را نشان خواهد داد. این تحلیل، هوشمندانه و در عین حال محتاطانه است، چراکه بدون دفاع مستقیم از حکومت ایران، به آمریکا هشدار می‌دهد که جنگ، پایانی قابل پیش‌بینی ندارد.
 
نویسنده خواهان صلح است ولی نقدی صریح و ساختاری به رفتارهای گذشته عربستان، به‌ویژه در قبال ایران و یمن ندارد. او حتی اشاره‌ای به نقش مخرب رقابت‌های فرقه‌ای، میلیتاریسم مذهبی یا هزینه‌های انسانی جنگ‌ها نکرده است.
 
تصمیم شخصی شاهزاده الفیصل برای سفرنکردن به آمریکا تا پایان دوره ترامپ، حالتی نمادین و اخلاقی دارد، اما از تأثیر عملیِ چندانی برخوردار نیست. چنین موضع‌گیری‌هایی زمانی وزن واقعی پیدا می‌کنند که همراه با پیشنهادهای عملی برای خروج از بحران باشند؛ خواه در سطح منطقه‌ای و یا در سطح بین‌المللی.
 
در مجموع، مقاله ترکی الفیصل، سندی است ارزش مند برای شناخت لایه‌های پنهان سیاست عربستان سعودی؛ نمایشی از اخلاق‌گرایی سیاسی که در مرز میان دیپلماسی، حافظه تاریخی و رقابت ژئوپولیتیک حرکت می‌کند. این مقاله یادآوری می‌کند که هیچ کشور یا قدرتی نمی‌تواند خود را بی‌طرفِ مطلق بداند، مگر آن‌که در میدان عمل به همان اصولی وفادار بماند که بر زبان می‌راند.
 
ترجمۀ مقالۀ ترکی الفیصل را تقدیم تان می‌کنیم و مثل همیشه یادآور می‌شویم که انتشار مطالب نویسندگان خارجی در «عصر ایران»، به منزله تأیید کامل دیدگاه‌های مطرح‌شده در این مقالات نیست؛ هدف از ترجمه و بازنشر این‌گونه مقالات، صرفاً آگاهی‌بخشی، گشودن دریچه‌ای تازه به جهان اندیشه و بررسی نگاه رسانه‌های بین‌المللی است.
                                                                                                                  ➖➖➖➖➖➖➖
 
  اگر قرار بود عدالت و انصاف، معیار عمل در جهان باشد، بمب‌افکن‌های آمریکایی که آسمان ایران را شکافتند، باید بر دیمونا و دیگر تأسیسات پنهان اسرائیل نیز آتش می‌ریختند؛ کشوری که برخلاف ایران، آشکارا سلاح هسته‌ای در اختیار دارد، هرگز به معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای نپیوسته، تأسیساتش را به روی بازرسان بین‌المللی نگشوده و اساساً از نظارت بین‌المللی گریزان است.
 
  آنان که تجاوز یک‌جانبه اسرائیل به ایران را با اتکاء به لفاظی‌های افراطیِ برخی مقام‌های ایرانی توجیه می‌کنند، آگاهانه چشم بر سخنان دیرینه نتانیاهو بسته‌اند؛ نخست‌وزیری که از سال ۱۹۹۶ تاکنون بارها خواهان نابودی جمهوری اسلامی شده است. بی‌گمان، سخنان تند ایران هزینه‌ساز شد، اما آغازگر این شعله‌افروزی، اسرائیل بود، نه ایران.
 
   حمایت جانبدارانه و مزوّرانه غرب از حملات اسرائیل به ایران، ادامه همان خط‌مشی‌ است که در قبال تجاوز بی‌وقفه به فلسطین در پیش گرفته شد؛ هرچند امروز، شکاف‌هایی در این جبهه دیده می‌شود و برخی دولت‌های غربی در پی این حمایتِ بی‌قید و شرط، دچار تردید شده‌اند. رفتار دوگانه آنان در محکومیت روسیه به‌دلیل حمله به اوکراین، در کنار سکوت معنادارشان در برابر تجاوز اسرائیل، نشان می‌دهد که نظم جهانیِ مبتنی بر قانون، بیش از هر زمان دیگری رنگ باخته است و این چیزی نیست که جهان عرب بتواند در برابرش خاموش بماند. ایستادگی ما پاسخی است اصولی و اخلاقی، آن‌گونه که از هر ملت و حکومت شایسته انتظار می‌رود.
 
   اما آنچه بیش از همه رنج‌آور است، سخنانِ نفاق‌پیشگانِ غربی است که مدام از ارزش‌های ادعاییِ خود دم می‌زنند و بر زبان شعارِ عدالت و حقوق بشر می‌رانند، ولی در عمل جانب قدرت و تبعیض را می‌گیرند. مایه امیدواری است که مردم عادی در غرب، از هر قوم و آیین، برخلاف رهبرانشان، جانب حق را گرفته‌اند و با مردم فلسطین اعلام همبستگی کرده‌اند. این همدلی، به‌تدریج بر تصمیم‌گیرندگان نیز اثر گذاشته و نوید آینده‌ای روشن‌تر می‌دهد.
 
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، فرمان بمباران سه سایت هسته‌ای ایران را صادر کرد؛ تصمیمی که نتیجه فریب‌خوردگی‌اش از نتانیاهو و اغراق در توفیقِ حملات غیرقانونیِ اسرائیل بود. شگفت آن‌که همین ترامپ، زمانی با شجاعت در برابر تهاجم غیرقانونی آمریکا به عراق ایستاد، اما امروز گرفتار همان «پیامدهای ناخواسته»ای شده که پیش‌تر در عراق و افغانستان دیده‌ایم و احتمالاً در ایران نیز خواهیم دید.
 
   با این‌همه، هنوز روزنه‌ای از امید به بازگشتِ دیپلماسی باقی‌ است. ترامپ اگر بخواهد، می‌تواند از اسارت استانداردهای دوگانه بگریزد و صدای هم‌پیمانانش در شورای همکاری خلیج فارس را بشنود؛ کشورهایی که برخلاف اسرائیل، به‌دنبال صلح‌اند.
 
    در کارزار بی‌امانِ دوگانگی‌های مملو از جنایت‌های نتانیاهو، افراط‌گری ایرانیان، کشمکش‌های درونی فلسطینیان، بی‌عملی اروپا و تناقض‌های ترامپ در گفتار و کردار، کار چندانی از من ساخته نیست. آنچه از من برمی‌آید، پایبندی به مشی پدرم، ملک فیصل است؛ همان‌ که پس از خیانت هری ترومن به وعده‌های رئیس‌جمهور پیشین آمریکا (فرانکلین روزولت) و به‌رسمیت‌شناختنِ اسرائیل، تا پایان دوران ریاست‌جمهوری ترومن پا به خاک آمریکا نگذاشت. من نیز تا زمانی که ترامپ بر مسند قدرت باشد، به ایالات متحده سفر نخواهم کرد.
 
[ م. توجه به ۳ محور کلیدی در واکاوی موضع عربستان، حائز اهمیت است:
 
۱. روابط عربستان سعودی با آمریکا و اسرائیل (تا ژوئن ۲۰۲۵):
 
روابط عربستان سعودی و ایالات متحده همچنان استراتژیک و نزدیک است، اما با فراز و فرودهایی همراه بوده است. عربستان کماکان یکی از بزرگ‌ترین خریداران تسلیحات آمریکایی است و همکاری اطلاعاتی گسترده‌ای با واشینگتن دارد؛ با این حال اختلافات بر سر پرونده‌‌‌های حقوق بشری (مثل پرونده خاشقچی)، جنگ یمن و قیمت نفت، گاه‌‌به‌گاه تنش‌هایی ایجاد کرده است.
 
در دوران بایدن روابط کمی سردتر بود، ولی با بازگشت ترامپ (یا سیاست‌مداران نزدیک به او) در دور دوم، گفتمان گرم‌تری مشاهده می‌شود.
 
 
رابطه‌ عربستان و اسرائیل در آستانه عادی‌سازی کامل است. عربستان تا این لحظه به‌طور رسمی روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارد، اما از زمان «پیمان ابراهیم» و به‌ویژه در سال ۲۰۲۳ به بعد، نشانه‌های عادی‌سازیِ پشت‌پرده شدت گرفته‌اند. ولی پس از حمله اسرائیل به غزه در ۲۰۲۳ و سپس جنگ با ایران در ۲۰۲۵، فشار افکار عمومی در جهان عرب، روند عادی‌سازی را کند کرد. عربستان هنوز رسماً سفارتی در تل‌آویو ندارد و بسیار محتاطانه عمل می‌کند.
 
 
۲. روابط ایران و عربستان (۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵):
 
ایران و عربستان، پس از توافق آشتی در سال ۲۰۲۳ با میانجی‌گری چین، روابط دیپلماتیک را احیا کردند و سفارت‌ها بازگشایی شدند. تماس‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان دو کشور در سال ۲۰۲۴ گسترش یافت. حتی وزرای خارجه و مقامات ارشد بارها دیدار کردند. با این حال، شک و بی‌اعتمادی همچنان میان دو طرف باقی‌ست؛ به‌ویژه درباره نفوذ ایران در یمن، سوریه و عراق. در جریان جنگ اخیر ایران و اسرائیل، این رابطه در معرض آزمونی جدی قرار گرفت.
 
 
۳. موضع عربستان در جنگ اخیر ایران و اسرائیل (آوریل–ژوئن ۲۰۲۵):
 
 
عربستان در قبال جنگ ایران و اسرائیل، سیاست بی‌طرفیِ محتاطانه در پیش گرفت؛ نه از حمله اسرائیل حمایت و نه از ایران دفاع آشکار کرد. این کشور در بیانیه‌هایی رسمی، خواستار خویشتن‌داری طرفین و پرهیز از تشدید تنش در منطقه شد. در عین حال، برخی تحلیل‌گران عرب و غربی بر این باورند که عربستان از تضعیف هم‌زمان ایران و اسرائیل (دو رقیب بالقوه منطقه‌ای) ناراضی نیست.
 
عربستان در عمل به فضای ضدجنگ در افکار عمومی جهان عرب پاسخ داده و تلاش کرده چهره‌ای میانجی‌گر و صلح‌طلب از خود نشان دهد. شاهزاده ترکی الفیصل نیز در مقاله‌اش، ضمن نقد اسرائیل و آمریکا، دفاع مستقیمی از ایران نکرده، بلکه با انتقادی دوسویه، عربستان را اخلاق‌گرایی میانه‌رو قلمداد کرده است. عربستان سعودی اکنون در حال بازتعریف جایگاه ژئوپولیتیکی خود است؛ از سویی روابط سنتی و راهبردی با آمریکا را حفظ می‌کند و از سوی دیگر، در مسیر نزدیکیِ محتاطانه با اسرائیل گام برمی‌دارد و مراقب واکنش افکار عمومی در جهان اسلام است. اکنون پس از سال‌ها رقابت خصمانه در قبال ایران، به‌دنبال توازن و هم‌زیستی کنترل‌شده است و در جنگ اخیر، با اتخاذ موضعِ بی‌طرفی فعّال، تلاش کرده نقش میانجی منطقه‌ای را بازی کند.]
 
  [عربستان در تقاطع شرق و غرب چه نقشی دارد؟ موازنه‌گری هوشمند است یا متحدی پنهان؟ در جبهه ائتلاف شرق است یا غرب؟ عربستان سعودی امروز دیگر آن کشوری نیست که صرفاً در سایه چتر امنیتی ایالات متحده تعریف می‌شد. گرچه این پادشاهی همچنان به غرب و آمریکا نزدیک است، اما در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از تحولات ژئوپولیتیکی گسترده‌ای که از سال ۲۰۲۰ به بعد رخ داد، سیاستی چندجانبه و عمل‌گرایانه در پیش گرفته است؛ سیاستی که نه پیوستنِ رسمی به ائتلاف غربی در برابر "محور چین-روسیه-ایران" را دربر دارد و نه مستلزم قرار گرفتن در کنار کشورهای شرقی است. عربستان  می‌کوشد در دوگانه سنتی شرق و غرب، نقش بازیگر مستقل منطقه‌ای را بازی کند که منافع خود را از هر دو سو تأمین می‌کند.
 
عربستان و آمریکا در دهه‌های گذشته، روابطی استراتژیک، چندوجهی و پرچالش در زمینه‌های همکاری اطلاعاتی، فروش گسترده تسلیحات، حضور نظامی آمریکا در خاک عربستان و شراکت در مهار تهدیدات مشترک منطقه‌ای داشته‌اند. با این‌حال، پس از پرونده قتل جمال خاشقچی و آغاز جنگ یمن، رابطه دو کشور زیر ذره‌بین رسانه‌ها و افکار عمومی جهان قرار گرفت. در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن، سردی نسبی در این روابط ایجاد شد، به‌ویژه با تهدیدهای ضمنی آمریکا مبنی بر توقف فروش تسلیحات و بازخواست از ولیعهد محمد بن سلمان.
 
از سال ۲۰۲۴ به این‌سو، نشانه‌هایی از احیای مجدد این روابط، به‌ویژه در حوزه‌های انرژی، مقابله با افراط‌گرایی و همکاری امنیتی علیه ایران دیده شده است. آمریکا همچنان مهم‌ترین متحد نظامی و امنیتی عربستان به شمار می‌رود و ریاض نیز در محاسبات ژئوپولیتیکی‌اش، واشینگتن را نادیده نگرفته است.
 
یکی از مهم‌ترین تحولات سال‌های اخیر در سیاست خارجی عربستان، روند تدریجی، خزنده و محتاطانه نزدیکی به اسرائیل است. پس از امضای «پیمان ابراهیم» میان اسرائیل و چند کشور عربی نظیر امارات، گمانه‌زنی‌ها درباره عادی‌سازی روابط عربستان با اسرائیل شدت گرفت. دیدارهای امنیتی، همکاری‌های فناورانه و اقتصادی پشت‌پرده و میانجی‌گری‌های محرمانه در برخی پرونده‌های منطقه‌ای، نشانه‌هایی از این نزدیکی داشتند.
 
حمله اسرائیل به غزه در سال ۲۰۲۳ و سپس جنگ اخیر با ایران در سال ۲۰۲۵، این روند را به‌طور موقت متوقف کرد. موج خشم افکار عمومی جهان عرب و واکنش تند رسانه‌ها و نخبگان عرب نسبت به تجاوزهای اسرائیل، باعث شد عربستان در عادی‌سازی رسمیِ روابط با تل‌آویو عقب‌نشینی کند. عربستان همچنان روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارد و کوشیده است تصویر خود را به‌عنوان بازیگری صلح‌طلب و بی‌طرف حفظ کند.
 
از سوی دیگر، به‌خوبی دریافته که قدرت اقتصادی آینده جهان در آسیاست. چین اکنون بزرگ‌ترین واردکننده نفت عربستان است و ریاض به‌صورت رسمی در پروژه کمربند-راه چین مشارکت دارد. عربستان در سال ۲۰۲۳، به‌عنوان شریک گفت‌وگو به سازمان همکاری شانگهای پیوست؛ سازمانی که چین، روسیه و ایران از اعضای اصلی آن هستند. این عضویت، نشانه‌ای از چرخش تدریجی عربستان به‌سوی ساختارهای نوظهورِ غیرغربی است.
 
عربستان با روسیه نیز در قالب ائتلاف نفتی اوپک‌پلاس همکاری نزدیکی دارد. ریاض و مسکو در تعیین سقف تولید نفت و تثبیت قیمت‌ها، بارها موضع مشترک گرفته‌اند. با اینکه عربستان تجاوز روسیه به اوکراین را به‌صراحت محکوم نکرد، اما از تحریم‌های غرب علیه مسکو نیز پیروی نکرد و راهی برای حفظ همکاری اقتصادی با روسیه گشود.
 
با این حال، این روابطِ شرق‌گرایانه، جنبه‌ ائتلافی یا ایدئولوژیک ندارند. عربستان همچنان محتاط است و نمی‌خواهد در محور سیاسی یا نظامی مخالف غرب قرار گیرد. چین و روسیه برای ریاض، شرکای اقتصادی و تاکتیکی‌اند، نه متحدان راهبردی.
 
یکی از مهم‌ترین تحولات منطقه‌ای، احیای روابط ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ با میانجی‌گری چین بود. تهران و ریاض پس از سال‌ها قطع روابط و رقابت در یمن، سوریه و لبنان، سفارت‌هایشان را بازگشایی کردند و نشست‌های متعددی در سطح وزرای خارجه و امنیتی برگزار شد. عربستان از کاهش تنش استقبال کرده، اما بی‌اعتمادی عمیق میان دو کشور هنوز پابرجاست.
 
در جریان جنگ ایران و اسرائیل در ۲۰۲۵، عربستان موضع محتاطانه‌ای داشت؛ نه جانب اسرائیل را گرفت و نه از ایران دفاع کرد. در بیانیه‌های رسمی نیز بر «خویشتن‌داری»، «پرهیز از تشدید بحران» و «ضرورت بازگشت به دیپلماسی» تأکید داشت. این موضع، نشانگر تلاش ریاض برای حفظ موقعیت بی‌طرف و بازی در نقش میانجی منطقه‌ای است.
 
عربستان بازیگری مستقل در نظم نوین جهانی است و در وضعیت کنونی جهان که از نظم دوقطبی فاصله گرفته و به‌سمت چندقطبی‌شدن پیش می‌رود، می‌کوشد سیاستی غیروابسته، متوازن و فرصت‌محور اتخاذ کند. درنتیجه نه متحد کامل غرب است و نه به محور شرق پیوسته است.
 
در عوض، با حفظ همکاری‌های اقتصادی و امنیتی با هر دو سو، می‌کوشد نقش قدرت مستقل منطقه‌ای را بازی کند که نه تابع صرف واشینگتن باشد و نه ابزار مسکو یا پکن.
 
راهبرد «موازنه‌گر هوشمند» در کوتاه‌مدت به عربستان کمک می‌کند تا از تنش‌های مستقیم دور بماند و از فرصت‌های اقتصادی بهره ببرد، اما در بلندمدت، چالش‌هایی چون وابستگی به نفت، تهدیدات منطقه‌ای، فشار افکار عمومی و رقابت‌های ژئوپولیتیک، ثباتِ این سیاست را به‌خطر می‌اندازد.]
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
مهر: صدای انفجار در ارومیه مربوط به خنثی سازی مهمات به جا مانده از جنگ ۱۲ روزه است نماینده فلسطین: حق ما است که کشور مستقلمان را تشکیل دهیم شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل: نتانیاهو احتمالا دوشنبه با ترامپ دیدار می‌کند گرما، ادارات خوزستان را تعطیل کرد این ساختمان دوره پهلوی اول در شیخ هادی تهران؛ رتبه اول جایزه معمار در بخش بازسازی و برنده جایزه وَف WAF ۲۰۲۳ در گروه retrofit (+عکس) سفر پرماجرای گل‌محمدی از اسپانیا به ایران؛ آمادگی برای فصل جدید با فولاد پونتیاک فایربیرد ONE؛ فقط یک دستگاه در جهان(+عکس) بازگشت مسی به اروپا؟ لئو برای جام‌جهانی ۲۰۲۶، اینترمیامی را ترک می‌کند کلید رونمایی از "استقلال مدل جدید" در دستان ساپینتو؛ آبی‌پوشان منتظر ورود سرمربی اتحادیه اروپا تحریم‌های روسیه را تمدید کرد ۶۰۰ میلیون دلار خسارت در نتیجه حمله موشکی ایران به مرکز وایزمن اسرائیل پلیس اسرائیل پسر نتانیاهو را احضار کرد آقای زاکانی ! در باغ کتاب تهران چه خبر است؟ قوچانی: تهدید عراقچی به ترور، نشانه هراس اسرائیل از نقش "صلح‌ساز" اوست خوزستان/ بازداشت عاملان تیراندازی در مراسم خاکسپاری